غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

در آن وقت فرج از روی لطف، اُنظُر الینا...

شکسته قلب من یابن الحسن(عج) گوشه نگاهی

به جز کوی وصال تو نمانده هیچ راهی


به دنبال چه هستم خود نمیدانم ولیکن

به‌ هر جا سر زدم جانا ندیدم جز تباهی


اگر چه دامنی آلوده دارم لیک بنگر

عزیز مصر هم باشد درون قعرِ چاهی


دو صد کوه گنه بخشیده ای هر دم به یک کاه

چه سازم ماه عالم در بساطم نیست کاهی


نگاه مهربانی کن بر این ذره که گویی 

به یک لحظه وجودم را بشوید از سیاهی 


غلامی کردنِ در گاه تو کار غلامان 

غلام درگه ات هم گشته مهمان تو گاهی 


نهان کردی دل آرا روی خود در پشت ابری

شود پیدا در عالم با نسیمی، قرصِ ماهی 


در آن وقت فرج از روی لطف، اُنظُر اِلَینا

که باشم در رکابت از شهیدانِ الهی


حمید  خان محمدی


جلوه ی نور

درد ما با جلوه ی نور تو درمان می شود

در دل دریای ما اینگونه طوفان می شود


یک نظر از روی رحمت، پرده اندازد ز چشم

قطع علقه از جهانی سهل و آسان می شود


حمید  خان محمدی

لیلی دوران

دلبرم رفت و دلم آتش و گریان شده ام

متنفر شدم از خویش و گریزان شده ام


جن و انسان همه در خدمت نیکان اما

خسته از هیمنه ی ملک سلیمان شده ام


رفته آن کس که جز او نیست مرا جان و تنی

فارغ از لذت شیرین تن و جان شده ام


نیست راهی به در خانه ی ما، درب مزن

ناگهان گفت و دل آزرده و حیران شده ام


گفتمش دست بدامان تو ام تاج سرم

رفت آن مونس و من وآله و نالان شده ام


ناله کردم مرو ای شاخه ی نیلوفری ام

نا امید از کرم و رحمت سلطان شده ام


کاش در خواب ببینم که دمی آمده ای

خاطر آسوده در آغوش تو مهمان شده ام


لحظه ی وصل تو و غرق نگاهت مجنون

مات نظاره ی آن لیلی دوران شده ام


حمید  خان محمدی

قطره اشک

کرد پنهان چو ز دیده رخ مهتابش را

داد یک لحظه به لیلی دل بیتابش را


غفلتی بود که هر دم به سراغش میرفت

زین جهت داد زکف آن همه آداب‌ش را


گفت بر خویش که ای کاش رسد وقت وصال

کرد بر دیده حرام تا به ابد خوابش را


به شماره همه اسماء الهی می گفت

برد بر عالم بالا تن و محرابش را


زمزمه بر لب ش این بود، بنوشم یک دم

کاش یک جرعه یی از لعل می نابش را


وقت دیدار شد و گوشه نگاهی هبه داد

برد طوفان نگاهش همه ی تابش را


قطره ی اشک دلیل بدل سیئه شد

بگشانید ز رحمت همه ابوابش را


حمید  خان محمدی