غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

آسمان کاش بسوزی و بباری یک دم...

دل زهرا (س) از این روضه مکدر گردد

که حسین ش نتوانست حرم بر گردد


آسمان کاش بسوزی و بباری یک دم

تا که لب های علی اصغر (ع) او، تر گردد


در کلنجار نگه داشتن قنداقه

نتوانست حریف تن بی سر گردد


پشت خیمه پسرش را به دل خاک سپرد

چون که پنهان، تن طفلی ز مادر گردد


مادرش گفت ببینم پسرم را... شاید

شب تاریک مرا، ماه منور گردد


حمید خان محمدی 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد