پسرم تشنه لبی... با لب خشکت چه کنم
تیر خوردی... و با خنده ی رویت چه کنم
هر چه گفتم که تلظی مکن ای غنچه ی گل
منم حیران شده از داغ گلویت، چه کنم؟
حمید خان محمدی