غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

گوشه نگاهی کن به ما ارباب عالم

هر گوشه از دور ضریحت حکمتی دارد

زائر کنارت، سینه ی کم طاقتی دارد


دلتنگ یک لحظه زیارت گشته ام... ارباب

آه از غم دوریت... هر کس قسمتی دارد


لا یأتیَ إلّا رِضاکُم... من گنه کارم

شرمنده ام آقا... غلامت حسرتی دارد


پشتِ درِ میخانه را گوشه نگاهی کن

در می زنم... این دلشکسته حاجتی دارد


هیئت برایم عرش اعلای خداوند است

یک قطره اشک از روضه هایت قیمتی دارد


سوز صدای فاطمه(س) از جانب گودال... 

شب های جمعه، با تو، مادر خلوتی دارد


حمید  خان محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد