غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

غرق نگاه

قلم به لوح قضا خورده تا غزل گل کرد...

یا رضا (ع) یک دم نگاهی کن بر این بی بال و پر...

بر در بارگه ات سر میگذارم بی دریغ

در هوای کوی تو دل میسپارم بی دریغ


تا نگاهم بر ضریح تو فتاد ای ماه ناز

شسته شد رنگ خزان آمد بهارم بی دریغ


زائران هم در کنار مضجع نورانی ات

طالب گوشه نگاهی، ای نگارم، بی دریغ


یا رضا (ع) یک دم نگاهی کن بر این بی بال و پر

می کنی با ناوکت هر دم شکارم بی دریغ


یک نظر بر گنبدت ، عمر درازم می دهد

بی تلاطم میکند دل بی قرارم بی دریغ


از می لعل لبت پروانه در لیل و نهار

میپرد تا که بسوزد از شرارم بی دریغ


عاشقان خسته را راهی به جز کوی تو نیست

با دم اعجاز خود بشکن حصارم بی دریغ


حمید  خان محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد